دنیای تکراری


خشایار اعتمادی

نگاهم تو چشات گم شد، ولی باور نمیکردی
جنونم حرف مردم شد، تو امّا برنمیگردی
از این صحرا به اون صحرا، غبار رفته بر بادم
از این دریا به اون دریا، غروب رفته از یادم
نگاهم تو چشات گم شد، ولی باور نمیکردی
جنونم حرف مردم شد، تو امّا برنمیگردی
حریر روشم مهتاب، حجاب تار گیسوته
فقط رنگین کمون گاهی، شبیه طاق ابروته
نگاهم کن، نگاهم کن.. پریشونم
میون خواب و بیداری
بدون تو نمیمونم، تو این دنیای تکراری
تو این دنیای تکراری
خسته از این فاصله ها، با دل دیوونه بمون
مثل خودت در به درم، با من دیوونه بمون
دل پاییزی گرفته، کاشکی آسمون بباره
تا صدام گم نشه تو شب، مثل فریاد ستاره
من برای از تو گفتن، تا ته قصّه خرابم
من نه با توأم نه بی تو، مثل بودن سرابم
عکس آسمون و ننداز، توی این کویر تشنه
درد من حسرت صیاد، یه جراحت یه دشنه
خسته از این فاصله ها، با دل دیوونه بمون
مثل خودت در به درم، با من دیوونه بمون
خسته از این فاصله ها، با دل دیوونه بمون
مثل خودت در به درم، با من دیوونه بمون
نگاهم تو چشات گم شد