امروز چه دلتنگم
امروز چه دلتنگم
مثل من که مثل من ، گم ترانه ، کمرنگم
مثل من که مثل من ، گم ترانه کمرنگم
امروز چه دلتنگم
خاکستریم انگار
هم خاطره ی زنبق ، یک لحظه پس از رگبار
امروز چه دلتنگم
از جنس تکاپوی مصنوعیه فواره
بر حاشیه ی تکرار
امروز چه دلتنگم
مبهوت و کبود و گس
بر حضور مجروحم ، چه فاخته ، چه کرکس
چه سرخه خیابان و چه قهوه ای کوچه
شکله سایه ی ابرم ، بودنی سیاه و بس
امروز چه دلتنگم
امروز چه دلتنگم
مثل من که مثل من ، گم ترانه ، کمرنگم
مثل من که مثل من ، گم ترانه ، کمرنگم
بر مرکب چوبینم ، از کوچ نمی مانم
هم ساعته میدان چه بر دایره می رانم
بی حوصله ،بی رویا ، دریاچه ی اندوهم
تدفین جرگه و جنگل ، سوگواریه کوهم
آه ، ای منه جان خسته
عصیان فروخفته
انفجاره پنهان و افسانه ی ناگفته
امروز که دلتنگم ، ناگهانه طغیان کن
شهر بهت و بهتان را به حادثه مهمان کن
امروز چه دلتنگم
امروز چه دلتنگم
مثل من که مثل من ، گم ترانه ، کمرنگم
مثل من که مثل من ، گم ترانه ، کمرنگم
مثل من که مثل من ، گم ترانه ، کمرنگم
مثل من که مثل من ، گم ترانه ، کمرنگم
مثل من که مثل من ، گم ترانه ، کمرنگم