منو با بوسه دعوت کن به آغوشی که رویامه
که وقتی که با منی تنها همین جای جهان جامه
منو با بوسه دعوت کن به یک رویای طولانی
به یک آرامش مطلق تو یک دریای طوفانی... دریای طوفانی
یه امشب کام دنیامو به کندوی عسل وا کن
می خوام برگردم از دنیا تو رو به بقل وا کن
تو در من زندگی کردی تو این دریا رو می فهمی
خودت درگیر طوفانی تو این دریا رو می فهمی
]دریامو به قلبم دادی تو بندت بودم[یعنی آزادی
]دریامو به قلبم دادی تو بندت بودم[یعنی آزادی
بزار باور کنم هستی بزار برگردم از کابوس
بزار پیدا کنم ماهو میون این همه فانوس
بزار فردای دنیامو به دستای تو بسپارم
واسه پروانگی کردن من این دستا رو کم دارم
یه امشب کام دنیامو به کندوی عسل وا کن
می خوام برگردم از دنیا تو رو به بقل وا کن
تو در من زندگی کردی تو این دریا رو می فهمی
خودت درگیر طوفانی تو این دریا رو می فهمی
]دریا رو به قلبم دادی تو بندت بودم[ یعنی آزادی
]دریا رو به قلبم دادی تو بندت بودن[ یعنی آزادی
دریا رو [دریا رو] به قلبم دادی [به قلبم دادی]
تو بندت ]تو بندت بودن[ یعنی آزادی ] آزادی[
دریا رو [دریارو] به قلبم دادی [به قلبم دادی]
تو بندت ]تو بندت بودن[ یعنی آزادی ] آزادی[
دریا رو [دریارو] به قلبم دادی [به قلبم دادی]
تو بندت ]تو بندت بودن[ یعنی آزادی ] آزادی[