خزون


شاهرخ


از اون بهار تا این بهار ،هزارو یک خزون بود
چه خوب می شد که روزگار ،همیشه مهربون بود
هی صبرو هی تحمل
کلاغ میخوند میگفتیم ،یه روز میخونه بلبل
تو باغچه خار در اومد
گفتیم اینم قشنگه ،کمی نداره از گل
آواز شاهرخ :
هی صبرو هی تحمل
کلاغ میخوند میگفتیم ،یه روز میخونه بلبل
تو باغچه خار در اومد
گفتیم اینم قشنگه ،کمی نداره از گل
کلام مسعودفردمنش :
هی روزا سر میومد
هی شب می شد دوباره ستاره در میومد
هرکی میومد دو روزی میموند
هرکی میرسید یه چیزی میخوند
از اون بهار تا این بهار ،هزارو یک خزون بود