بهونه


الهه

بازم به هر بهونه اشکم و در میاری
می لرزونی تنم رو غم رو غمم می زاری
منو به هرجا خواستی دنبال خود کشوندنی
چلچه رو چه آسون از آشیون پروندی
انگار که عشق و اصلا نمی خونی تو چشمام
نمی دونی که هستی هنوز تموم دنیام
برکه پاک قلبم و گل نکن
نفس کشیدنم رو مشکل نکن
بازم به هر بهونه اشکم و در میاری
می لرزونی تنم رو غم رو غمم می زاری
پرنده آشیونشو دوست داری
هوای خوب خونشو دوست داره
نچین تو بال و پر پروازشو
نگیر تو از حنجره آوازشو