به تو میرسم یقین تا به سینه ام قلب عاشقی هست
در این دشت بی کسی تا نشانه ای از شقایقی هست
ندانم کجا، چگونه، ولی روزی عاشقونه
گل عشق ما ز نو روی شاخه ها میزند جوونه
به آنها که می شناسی سلامی بده دوباره
بگو با تو گفته ام گردش فلک یار عاشقونه
بخند ای عزیز بومی تو ای نازنین عاشق
بخند ای تو پاک و معصوم تو ای تا همیشه صادق
سلامی دوباره باید به لبخند صبح فردا
بخند عاشقونه با من که خندد سپیده باما
ندانم کجا، چگونه، ولی روزی عاشقونه
گل عشق ما ز نو روی شاخه ها میزند جوونه
به آنها که می شناسی سلامی بده دوباره
بگو با تو گفته ام گردش فلک یار عاشقونه
بیا تا به حرمت عشق کلامی دوباره باشی
در این بهت شب گرفته بلوغ ستاره باشی
به ویرانیم رسیدی بیا و بسازم از نو
از این من مرا رها کن که شاید بمیره در تو
ندانم کجا، چگونه، ولی روزی عاشقونه
گل عشق ما ز نو روی شاخه ها میزند جوونه
به آنها که می شناسی سلامی بده دوباره
بگو با تو گفته ام گردش فلک یار عاشقونه
به آنها که می شناسی سلامی بده دوباره
بگو با تو گفته ام گردش فلک یار عاشقونه
به آنها که می شناسی سلامی بده دوباره
بگو با تو گفته ام گردش فلک یار عاشقونه