ای ساکن جان آخر تو کجا رفتی
ای ساکن جان آخر تو کجا رفتیدر خانه نهان گشتی یا سوی هوا رفتی
رفتی تو به این زودی تو باد صبا بودی
رفتی تو به این زودی تو باد صبا بودیمانندۀ بوی گل با باد صبا رفتی
نه باد صبا بودی نه مرغ هوا بودی
نه باد صبا بودی نه مرغ هوا بودیاز نور خدا بودی در نور خدا رفتی
ای کاروان آهسته ران کارام جانم میرود
ای کاروان آهسته ران کارام جانم میرودآن دل که با خود داشتم با دلستانم میرود
زان می که داد ساقی مجلس به دست ما
زان می که داد ساقی مجلس به دست مابالا گرفت کار دل می پرست ما
ازپا درآمدیم به راه وفا
ازپا درآمدیم به راه وفا دریغیاران بی وفا نگرفتند دست ما)
زان می که داد ساقی مجلس به دست ما
بالا گرفتبالا گرفت کار دل می پرست ما
ازپا در آمدیمازپا درآمدیم به راه وفا دریغ
یاران بی وفایاران بی وفا نگرفتند دست ما
ازپا درآمدیم به راه وفا دریغیاران بی وفا نگرفتند دست ما
نه در مسجد گذارندم که مستی
نه در میخانهنه در میخانه که این خمار خام است
میان مسجد ومیان مسجد و میخانه راهیست
خرابم بی خودم آن ره کدامست
میان مسجد و میخانه راهیست
خرابم بی خودمخرابم بی خودم آن ره کدامست
زان میزان می که داد ساقی مجلس به دست ما
بالا گرفتبالا گرفت کار دل می پرست ما
(زان می که داد ساقی مجلس به دست مابالا گرفت کار دل می پرست ما)