اولین حرف


کاوه یغمائی

حرف من ، حرف خودم نیست
حرف خاکه ، حرف ریشست
حرف دیروز ندیده ، حرف فردا و همیشست
صحبت سکوت سرده ، آدمای توی قابه
حرف این صورتکها نیست ، حرف اون ور نقابه
حرف تردید یه نسله میون رفتن و موندن
بین خوابیدن تا ظهر یا دم سحر پریدن
یکی باید بگه آخر من و تو کجای کاریم
وسط یه راه روشن یا هنوزم توی غاریم
یکی باید بگه آخر چرا رنگ ما پریده
چرا با این همه عینک هیچ کسی ما رو ندیده
*****
تو بگو اگر که حرفهام ، واسه تو شنیدنی نیست
من امروز و نگاه کن ، دیگه عکسهام دیدنی نیست
حرف آخر رو نمیگم ، تا نگی خوابت پریده
هرکی رو دیوار گوشش ، آخرین حرف رو شنیده
*****
حرف تردید یه نسله میون رفتن و موندن
بین خوابیدن تا ظهر یا دم سحر پریدن
یکی باید بگه آخر من و تو کجای کاریم
وسط یه راه روشن یا هنوزم توی غاریم
یکی باید بگه آخر چرا رنگ ما پریده
چرا با این همه عینک هیچ کسی ما رو ندیده