انتظار، انتظار
انتظار، انتظار
رسیدی و دیدی و چیدی
خندیدی تا من روشن باشم
چه گفتی و گفتی و رفتی
نشنیدی که باش تا من باشم
از سر بچه گی تا ته پیری انتظار
از اوج موج بازی تا سرازیری، انتظار
بنویس با چشمهای خیس
غربت جای انتظار نیست، انتظار
رفتی و رفتی که رفتی بر باد
رفتی و نرفته عطرت، از یاد
این طفل عاشق بد جوری می خواد
انتظار به سر بیاد
انتظار، انتظار، انتظار
شمردم و مردم و مردم
روزایی که بی تو گم کردم
شبهایی که کشتم و کشتم
جز پیش تو کجا برگردم
سهم ما از بهار
ابر گریه دار، انتظار
انتظار
جاده بی سوار
ایستگاه قطار، انتظار
انتظار
بنویس با چشمهای خیس
غربت جای انتظار نیست، انتظار
رفتی و رفتی که رفتی بر باد
رفتی و نرفته عطرت، از یاد
این طفل عاشق بد جوری می خواد
انتظار به سر بیاد
بنویس با چشمهای خیس، بنویس
غربت جای انتظار نیست، انتظار
رفتی و رفتی که رفتی بر باد
رفتی و نرفته عطرت، از یاد
این طفل عاشق بد جوری می خواد
انتظار به سر بیاد
انتظار، انتظار
انتظار، انتظار
انتظار، انتظار
انتظار، انتظار
انتظار، انتظار ...