Yadete


Toufan

یادته روزی که رفتیروز بارونی چشمات
می شدم مثل یه قطرهمی چکیدم زیر پاهات
تو بارونا گریه کردم تا که اشکامو نبینی
چشم من مال خودم نیست تو گرفتیش به اسیری...تو گرفتیش به اسیری
تو بارونا گریه کردم تا که اشکامو نبینی
چشم من مال خودم نیست تو گرفتیش به اسیری ...تو گرفتیش به اسیری
زیر خشتهای ترک خورده چارطاقی نشستم
دیگه از ترس دلم پنجره چشمامو بستم
آبرو رفته و هول کرده و رسوا شده هستم
تو هوای سرد و بارونی گریه هات نشستم
وقتی رفتی من شکستم .. رو شکسته هام نشستم
منم و دل شکسته.. دلی که مونده رو دستم
عمرم رو که بی تو بودم همه روزاشو شمردم
باورم شد بعد اون روز من هزار ساله که مردم..من هزار ساله که مردم

تو بارونا گریه کردم تا که اشکامو نبینی
چشم من مال خودم نیست تو گرفتیش به اسیری...تو گرفتیش به اسیری
تو بارونا گریه کردم تا که اشکامو نبینی
چشم من مال خودم نیست تو گرفتیش به اسیری ...تو گرفتیش به اسیری
زیر خشتهای ترک خورده چارطاقی نشستم
دیگه از ترس دلم پنجره چشمامو بستم
آبرو رفته و هول کرده و رسوا شده هستم
تو هوای سرد و بارونی گریه هات نشستم
وقتی رفتی من شکستم .. رو شکسته هام نشستم
منم و دل شکسته.. دلی که مونده رو دستم
عمرم رو که بی تو بودم همه روزاشو شمردم
باورم شد بعد اون روز من هزار ساله که مردم..من هزار ساله که مردم

تو بارونا گریه کردم تا که اشکامو نبینی
چشم من مال خودم نیست تو گرفتیش به اسیری...تو گرفتیش به اسیری
تو بارونا گریه کردم تا که اشکامو نبینی
چشم من مال خودم نیست تو گرفتیش به اسیری ...تو گرفتیش به اسیری
تو بارونا گریه کردم تا که اشکامو نبینی
چشم من مال خودم نیست تو گرفتیش به اسیری...تو گرفتیش به اسیری
تو بارونا گریه کردم تا که اشکامو نبینی
چشم من مال خودم نیست تو گرفتیش به اسیری...تو گرفتیش به اسیری