Tara


Sattar

تارا تور عروسی رو به سر کرد
تارا اهل آبادی رو خبر کرد
هزاز تا خواستگار رو دست به سر کرد
من دیوونرو دیوونه تر کرد
سر زلف سیاش مروارید دسته
خودش گل میون گل نشسته
حالا پا می ذاره رو نقل و سکه
می ریزن رو سرش گل دسته دسته
حالا خونه تارا پر از نقل و کلوچست
پر از هلهله امشب همه خونه و کوچست
صدای یار مبارک می گه تارا چه قشنگه
واسه من پر شادی صدای تار و کمونچست
تارا تور عروسی رو به سر کرد
تارا اهل آبادی رو خبر کرد
هزاز تا خواستگار رو دست به سر کرد
من دیوونرو دیوونه تر کرد
تارا قربون اون ناز و اداتم
تارا کشته اون چشم سیاتم
عزیز مهربونم کنار تو می مونم
جون تو بسته به جونم
تو می دونی عزیزم خاک پاتم
برات می میرم و عمری باهاتم
تو شور لحظه هامی شریک غصه هامی
تو که آخرین کلامی
تارا تور عروسی رو به سر کرد
تارا اهل آبادی رو خبر کرد
هزاز تا خواستگار رو دست به سر کرد
من دیوونرو دیوونه تر کرد
سر زلف سیاش مروارید دسته
خودش گل میون گل نشسته
حالا پا می ذاره رو نقل و سکه
می ریزن رو سرش گل دسته دسته
حالا خونه تارا پر از نقل و کلوچست
پر از هلهله امشب همه خونه و کوچست
صدای یار مبارک می گه تارا چه قشنگه
واسه من پر شادی صدای تار و کمونچست
تارا تور عروسی رو به سر کرد
تارا اهل آبادی رو خبر کرد
هزاز تا خواستگار رو دست به سر کرد
من دیوونرو دیوونه تر کرد