Sinehriz


Pouya

گریه نکن که اشکات بد جور خرابم میکنه
راهیه چشمه های خشک وسرابم میکنه
دیدن بغض چشمات نمنمک ابم میکنه
غمی که توی نگاته ؛کم کمک آبم میکنه
اشکای ریزه ریزه که از چشات میریزه
قدر یه سینه ریزه؛بخواب زمین نریزه
این دونه دونه اشکات خیلی واسم عزیزه
خدا کنه که چشمات بارون غم نباره
بجای اشک ستاره به قلب من بباره
خدا کنه نگاهت دری یروم نبنده
ببینم روی لبهات شکوفه های خنده
اشکای ریزه ریزه که از چشات میریزه
قدر یه سینه ریزه؛بخواب زمین نریزه
این دونه دونه اشکات خیلی واسم عزیزه
منی که با بغض تو سینم رو چاک میکردم
داشتم خودم رو برای اشکات هلاک میکرم
قلبم رو با دست خود گویی که خاک میکردم
اشکای روگونت رو وقتی که پاک میکردم