Ramz


Sattar

ای آخرین بهانه در گریه شبانه
قلطیده همچو شبنم در بستر ترانه
تو رمز عشق نابی در بتن هر جوانه
ای در نگاه گرمت فریاد عاشقانه
میخواهمت میخواهمت زهری اگر دردی اگر
سرتا بپا در آتشم کوه یخی سردی اگر
میخواهمت میخواهمت زهری اگر دردی اگر
سرتا بپا در آتشم کوه یخی سردی اگر
ای خود پرست مغرور تندیس عشق من باش
ای با من و ز من دور خورشید شب شکن باش
بگذار تا که از عشق با تو نفس بگیرم
یا اینکه پیش چشمات از عشق تو بمیرم
میخواهمت میخواهمت زهری اگر دردی اگر
سرتا بپا در آتشم کوه یخی سردی اگر
میخواهمت میخواهمت زهری اگر دردی اگر
سرتا بپا در آتشم کوه یخی سردی اگر
تو آینه نگاهت تصویر عشق رو بگذار
شاید مرا ببینی در قاب روی دیوار
بگذار تا که از عشق با تو نفس بگیرم
یا اینکه پیش چشمات از عشق تو بمیرم
میخواهمت میخواهمت زهری اگر دردی اگر
سرتا بپا در آتشم کوه یخی سردی اگر
میخواهمت میخواهمت زهری اگر دردی اگر
سرتا بپا در آتشم کوه یخی سردی اگر