Pish Daramad zarb 3_4


Marzieh

خاک خشک تشنه، باران می شوم
در تو، با تو، در تو و با تو بهاران می شوم
تنگه ی دلتنگ از ننگ سکوت
در تو می پیچم طنین رعد و طوفان می شوم
در تو می پیچم طنین رعد و طوفان می شوم
عاصی و طاغی از آغوش خزر
تف به لب، پالوده تن، راهی عمان می شوم
تف به لب، پالوده تن، راهی عمان می شوم
خاک خشک تشنه، باران می شوم
در تو، با تو، در تو و با تو بهاران می شوم
تنگه ی دلتنگ از ننگ سکوت
در تو می پیچم طنین رعد و طوفان می شوم
در تو می پیچم طنین رعد و طوفان می شوم
عاصی و طاغی از آغوش خزر
تف به لب، پالوده تن، راهی عمان می شوم
تف به لب، پالوده تن، راهی عمان می شوم

[آرش آرش
آرش دوباره آرش
بر قله های سرکش
بر قله های سرکش]
اینک دوباره آرش
بر قله های سرکش
با جان به چله اما
صد گل میان ترکش
یک مشک پر ز شبنم
صد لاله پر ز آتش
صد لاله پر ز آتش
[آتش آتش
آتش دوباره آتش]
معصوم و پاک و غمگین
با گام های سنگین
بر تکه تکه خاک
از خون خویش رنگین
ای همرهان بیدار
اینک سیاوش هستیم
[اینک سیاوش هستیم
یا این که آتش هستیم
یا این که آتش هستیم
اینک سیاوش هستیم]
پیریم به مست ایام
این سر به لاله بر دار
در راه فتح تهران
این ره نورد رهیار
در خم و پیچ جنگل
این سر بریده سردار
این سر بریده سردار