این بار اولی نبود
که توی قلب من میمرد
با نگاهای عجیب
کفر منو در می آورد
هرز می پرید من کشتمش
در فکر کشتن کشتمش
من اون بد لعنتی و
با اشک و لبخند کشتمش
پرونده هام کامل شدن
با چند تا سیگار و یه عکس
در پی اثبات یه جرم
با عشق و نفرت کشتمش
انکار می کرد حرف منو
وقتی که چشمامو میدید
گناه تازه ای نداشت
فقط یکم هرز می پرید
با این همه حرف و حدیث
حیثیت منو میبرد
وقتی که داشت تموم می کرد
جون منو قسم میخورد
آروم و هوشیار کشتمش
بیدار بیدار کشتمش
چاره ی دیگه ای نبود
از روی اجبار کشتمش
هرز می پرید من کشتمش
در فکر کشتن کشتمش
من اون بد لعنتی و
با اشک و لبخند کشتمش
پرونده هام کامل شدن
با چند تا سیگار و یه عکس
در پی اثبات یه جرم
با عشق و نفرت کشتمش
انکار می کرد حرف منو
وقتی که چشمامو میدید
گناه تازه ای نداشت
فقط یکم هرز می پرید
من موندم و اون خاطره های
عذاب بی امون
اما پشیمون دلم
از بابت کشتن اون
اما پشیمون دلم
از بابت کشتن اون
از روی اجبار کشتمش