Ghomri


Marjan

قمری ای مسافر همیشگی
همدم روزای خوب سادگی
پر تو یه سایه بون بود واسه من
تو جهنم بزرگ زندگی
ای صمیمی تر از آسمون و باد
تو چرا اسم منو بردی ز یاد
باز داره صدای خوندنت میاد
قفس تنگ دلم تو رو می خواد
تویی که نقش امیدو
توی چشم من می کاشتی
تویی که عطر تنت رو
روی شاخه هام می ذاشتی
قمری ای مسافر همیشگی
مرده اون روزای خوب سادگی
حالا که به شهر قلبم نمیای
واسه من راهی نداره زندگی
واسه من راهی نداره زندگی
حالا این منم که بی تو
پر پروازم شکسته
پر پروازم شکسته
قمری ای مسافر همیشگی
مرده اون روزای خوب سادگی
حالا که به شهر قلبم نمیای
واسه من راهی نداره زندگی
واسه من راهی نداره زندگی
حالا این منم که بی تو
پر پروازم شکسته
پر پروازم شکسته