Baad Az Nastaran

آهای برگ گل یاس
دلم بدجوری تنهاس
شدم قربونی عشق
توی بازی احساس
از اون روزی که رفته دلم غرق تمناس
شدم مست نگاهش
نشستم سر راهش
شدم هرچی که می خواست
حقیقت و سرابش
شدم بازیچه دست همه قول و قرارش
بعد از
بعد از
بعد از نسترن هیچی دیگه نمونده باقی
اون رفته منو کاشته تو این باغ اقاقی
بعد از نسترن هیچی دیگه برام نمونده
اون با رفتنش گلخونه عشقو سوزونده
رازقیای خونمون
اقاقیا و عطرشون
برام چه فایده داره
تو این روزای بی کسی
به هرگلی که می رسی
پیش تو کم میاره
بعد از
بعد از
بعد از نسترن هیچی دیگه نمونده باقی
اون رفته منو کاشته تو این باغ اقاقی
بعد از نسترن هیچی دیگه برام نمونده
اون با رفتنش گلخونه عشقو سوزونده
اون عشقو سوزونده
بعد از نسترن هیچی دیگه نمونده باقی
اون رفته منو کاشته تو این باغ اقاقی
بعد از نسترن هیچی دیگه برام نمونده
اون با رفتنش گلخونه عشقو سوزونده
اون عشقو سوزونده...