2015-09-21 01:18:18
ግጥሞች በ Nasser Hosseini
نغمه ای ، بر لبانم ، زان لبی که خواند آخرین سرود ،
سر کنم ، یاد آن نگه ، آن نگه که گفت ، آخرین درود
...
تا دل بیدار من
شد آشنای نیمه شب
...
موهاشو همچون گلدسته
زیر چارقدش ببسته
...
رود آواره به صحرا
می رود پیچان و نالان
...