2019-07-29 00:12:10
2011-10-04 06:37:59
ግጥሞች በ Babak Radmanesh
ای عروس آرزوهام همدم امروز و فردام
دلم با یه دنیا عشق تقدیم تو باد
...
اون وقتا که عاشق بودم, یه عاشقه خجالتی
دستام مرکبی می شد, تموم مشقهام خط خطی
...
ای خداتقدیر ما راگر نوشتی این چنین
پس عطا کنطاقتی بر سر نوشتی این چنین
...
من و اینهمه خوشبختیمحاله محاله محاله
باورم نمیشه پیش من نشستی
...
من و اینهمه خوشبختیمحاله محاله محاله
باورم نمیشه پیش من نشستی
...
شاد و خندان اومدم به جمع یاران اومدم
واسه دیدن شما راه فراوان اومدم
...
راهم از تو دوره دوره
دل من مگه سنگ صبوره
...
بی تو من خرابم ٬ در رنج و عذابم
چه ویرانگر ولی شیرینی ای عشق
...
مخور غم گذشته
گذشته ها گذشته
...
بیا با دیدهٔ خوشبینی به دنیا بنگریم
غصه را رها کنیم ، مژدهٔ شادی آوریم
...
شبهای کردستانمهتابه مهتابه
او در حجل یارشبی تابهبی تابه
...
اونقدرعاشق میشم
عاشق میشم
...
از میان جمع یاران من چه تک افتاده ام
قطره ی اشکم که از چشم فلک افتاده ام افتاده ام
...