Ataollah Khorram - Sanoitukset, Nuotit, sointuja
2010-11-01 01:13:34
2010-11-01 01:13:48
2010-01-05 06:49:09
2009-11-16 14:09:23
2010-04-04 05:09:39
2011-03-24 23:29:30
2011-03-12 02:37:56
2010-11-28 02:37:26
2017-05-21 02:16:34
Sanoitukset mukaan Ataollah Khorram
دختر خانو می‌خوامش
خان بدونه منو می‌گیره
...
خان بدونه منو می‌گیره
...
بارون بارونه زِمینا تر میشه
گل‌نسا جونُم کارا بهتر میشه
...
گل‌نسا جونُم کارا بهتر میشه
...
در را مادر بگشا
بگشا این در بگشا
...
بگشا این در بگشا
...
روزی من وتو ای جان ، همچون کبوترها
سرنهادیم با هم ، در بستر پرها
...
سرنهادیم با هم ، در بستر پرها
...
دلم می خواست دریا بودم
همه شور و غوغا بودم
...
همه شور و غوغا بودم
...
تو که چشمت مثه چشم غزاله
تو که چشمت مثه چشم غزاله
...
تو که چشمت مثه چشم غزاله
...
چون آن آهوی صحرایُم
که سرگردون و تنهایُم
...
که سرگردون و تنهایُم
...
تو چون گل نو رسی , من باغبانت
تو سبزه ی خرمی , من سایبانت
...
تو سبزه ی خرمی , من سایبانت
...
بنال امشب سه تار من
به روز و روزگار من
...
به روز و روزگار من
...
با نغمه های کاروان
از راه رسیده ساربان
...
از راه رسیده ساربان
...
چو نسیم خزان بوزید
گل و سبزه و لاله گذشت
...
گل و سبزه و لاله گذشت
...
در غوغای طوفان ها
در اوج آسمان ها
...
در اوج آسمان ها
...
شبی مرغی سبک بال
ظریف و خوش خط و خال
...
ظریف و خوش خط و خال
...
پرستوئی شد پرپر زنان رفت
به صحرا های بی نام ونشون رفت
...
به صحرا های بی نام ونشون رفت
...
جان تو جان او
جانم قربان او ای
...
جانم قربان او ای
...
درسكوت تیره شب می برم نام تو بر لب
با دل دیوانه خویش سوزم من در آتش تب
...
با دل دیوانه خویش سوزم من در آتش تب
...
جان تو جان او
جانم قربان او ای
...
جانم قربان او ای
...
ما به نیمه ره سرنوشت روزی آخر به هم رسیدیم
لحظه های خوشی بود و ما قصه عشق هم شنیدیم
...
لحظه های خوشی بود و ما قصه عشق هم شنیدیم
...