Ahmadreza Ahmadi - Sångtexter, Noter, ackord


2009-12-20 20:14:14

2010-05-10 03:41:15

2010-05-10 03:39:00

2010-05-10 03:27:50

2010-05-10 03:35:56

2010-05-10 03:42:40

2010-01-20 04:39:05

2010-05-10 03:38:02

2010-05-10 03:31:29

2010-01-20 04:37:01

2010-03-25 23:56:18

2010-03-25 23:58:15

2010-05-10 03:34:44

2010-05-10 03:47:25

2010-05-10 03:40:01

2010-03-26 00:06:46


Text av Ahmadreza Ahmadi

اسب سفيدم
اسب صبورم
...
جوی میخواند در دره خموش
با مه آلودی صبحی هم بر
...
بر سر قایقش اندیشه کنان قایق بان
دائماً میزند از رنج سفر بر سر دریا فریاد:
...
در شب ِ سرد ِ زمستانی
کوره‌ی ِ خورشيد هم ، چون کوره‌ی ِ گرم ِ چراغ ِ من نمی‌سوزد .
...

داستان زندگی من به هیچ آئین نخواهد شد جدا
...
شامگاهان که رؤيت ِ دريا
نقش در نقش می‌نهفت کبود ،
...
دو چشم بسته من رو
صدای خسته من رو
...
صبح چون روی می گشاید مهر
روی دریا سركش و خاموش
...
خانه ام ابری ست
یكسره روی زمین ابری ست با آن
...
روی دیوار سفید خونه مون
من با رنگ سبز یه جاده كشیدم
...
كفش‌هایم كو،
چه كسی بود صدا زد: سهراب؟
...
از مرز خوای می گذشتم
سایه تاریک یک نیلوفر
...
مانده از شب های دورادور
بر مسیر خامش جنگل
...
« ری را»...صدا می آید امشب
از پشت « کاچ» که بند آب
...
تورا من چشم درراهم
شباهنگام که میگیرند درشاخ "تلاجن" سایه ها رنگ سیاهی
...
به سراغ من اگر می آیید،
پشت هیچستانم.
...