Sazesh Scent of Yesterday 51

این منم که با تو خوبم
برای چشات میمیرم
توی عصر سرکشی ها
مهربون و سر بزیرم
این منم که غصه هامو
با تو در میون میذارم
برات از یه رنگی میگم
باصداقتی که دارم
این تویی که عاشقانه
به کنار من میشینی
واسه من دیوونه میشی
اگه دوریمو ببینی
پس چه خوبه که غرورتو
ببوسی دور بریزی
با وفا باشی و مومن
از رفاقت نگریزی

این منم که خواسته هاتو
میخوام رو چشام بذارم
سنگ خارا اگه خواستی
میرم از جا در میارم
این منم که بی تو هستی ام

یه کویر شوره زاره
ولی با تو اگه خواستی
میشه بارون و میباره
این تویی که با غرورت
دل میدی به سازش من
دونه دونه تار موهات
پره از نوازش من
پس چه خوبه که غرورتو
ببوسی دور بریزی
با وفا باشی و مومن
از رفاقت نگریزی

این تویی که عاشقانه
به کنار من میشینی
واسه من دیوونه میشی
اگه دوریمو ببینی
پس چه خوبه که غرورتو
ببوسی دور بریزی
با وفا باشی و مومن
از رفاقت نگریزی