2011-03-20 18:26:51


Havas
Moein

برای من نوشته
گذشته ها گذشته
تمام قصه هام هوس بود
برای او نوشتم
برای تو هوس بود
ولی برای من نفس بود

كاشكی خبر نداشتی
دیونه نگاتم
یه مشت خاك ناچیز
افتاده ای به زیر پاتم
كاشكی صدای قلبت
نبود صدای قلبم
كاشكی نگفته بودم
تا وقت جون دادان باهاتم

نوشته هرچه بود تموم شد
نوشتم عمر من حروم شد
نوشته رفته ای زیادم
نوشتم شمع رو به بادم
نوشته در دلم هوس مرد
نوشتم دل توی قفس مرد

كاشكی نبسته بودم
زندگیمو به چشمات
كاشكی نخورده بودم
به سادگی فریب حرفات

لعنت به من كه آسون
به یك نگات شكستم
به این دل دیونه
راه گریز و ساده بستم