2014-06-03 16:29:30



2009-11-08 17:16:31


Gahvareh (English: Cradle)
Besedilo: Zoya Zakarian
Googoosh

دلم تنگه برای گریه کردن
کجاست مادر کجاست گهواره ی من
همون گهواره ای که خاطرم نیست همون امنیت حقیقی و راست
همون جایی که شاهزاده قصه همیشه دختر فقیر و می خواست
همون شهری که قد خود من بود
از این دنیا ولی خیلی بزرگتر نه ترس سایه بود نه وحشت باد
نه من گم می شدم نه یه کبوتر

دلم تنگه برای گریه کردن
کجاست مادر کجاست گهواره ی من

نگو بزرگ شدم نگو که تلخه نگو گریه دیگه به من نمی یاد
بیا منو ببر نوازشم کن دلم آغوش بی دغدغه میخواد
تو این بستر پاییزی مدفون که هر چی نفس سبزه بریده
نمیدونه کسی چه سخت موندن مثل برگ روی شاخه ی تکیده

دلم تنگه برای گریه کردن
کجاست مادر کجاست گهواره ی من

ببین شکوفه ی دل بستگی هام چه قدر آسون تو ذهن باد میمیره
کجاست آن دست نورانی و معجز ؟ بگو بیاد و دستمو بگیره

کجاست مریم ناجی مریم پاک
چرا به یاد این شکسته تن نیست
تو رگبار هراس و بی پناهی چرا دامن سبزش چتر من نیست

دلم تنگه برای گریه کردن
کجاست مادر کجاست گهواره ی من