Messe Fasla Be Khatere Tavalodet
Messe Fasla
Composed by Fariborz Lachini
ሙዚቃ ጀነሬ:
,
2000
ከሙዚቃ አልበም: Be Khatere Tavalodet
շավիղ: 6
የመዝሙር ርዝመት: 06:05
Messe Fasla / ሌሎች ድረ ገጾች
Messe Fasla / ሌሎች ተግባራት
Tooye Bagha Gole Sorkhi Scent of Yesterday 11
Tooye Bagha Gole Sorkhi
Composed by Fariborz Lachini
գործիքային Երաժշտություն
ሙዚቃ ጀነሬ:
ሶሎ ፒያኖ ,
በቀላሉ ማዳመጥ
የተሻለ
2011
ISRC: CA2OG1200010
ከሙዚቃ አልበም: Scent of Yesterday 11
շավիղ: 10
የመዝሙር ርዝመት: 06:11
ወረቀት ሙዚቃ: 5 ገጽ(s)
Tooye Bagha Gole Sorkhi / ሌሎች ድረ ገጾች
Tooye Bagha Gole Sorkhi / ሌሎች ተግባራት
Red Rose of Garden Across the Waves
Red Rose of Garden
Composed by Fariborz Lachini
գործիքային Երաժշտություն
ሙዚቃ ጀነሬ:
ሶሎ ፒያኖ ,
በቀላሉ ማዳመጥ
የተሻለ
2011
ISRC: CA2OG1200010
ከሙዚቃ አልበም: Across the Waves
շավիղ: 2
የመዝሙር ርዝመት: 06:11
ወረቀት ሙዚቃ: 5 ገጽ(s)
Red Rose of Garden / ሌሎች ድረ ገጾች
Red Rose of Garden / ሌሎች ተግባራት
Messe Fasla (English: Like Seasons)
ግጥሞች በ: Maryam Heidarzadeh
Maryam Heidarzadeh
توی باغا گل سرخی توی آسمون ستاره
جایی رو سراغ ندارم که نشون از تو نداره
تاریخ تولد تو توی دفتر حسابم
شب که چشمام و می بندم باز نمی ذاری بخوابم
عکس تو جور عجیبی توی چشمام می درخشه
دیوونم خدا می دونه کاش خودش من رو ببخشه
توی تابستون نسیمی آفتابی توی زمستون
تو همونی که گرونه نمی یاد به دستم آسون
وقتی من تو آسمونم تو توی راه زمینی
مشکل اینه چون عزیزی هر جا باشی نازنینی
سفر دور و درازت بی خطر باشه الهی
بی خبر من و گذاشتی ولی نه تو بیگناهی
قیمت نگاه نازت خیلیه مث صداقت
مث خوب بودن تو سختی واسه اثبات رفاقت
توی خرداد گل یاسی توی آبان گل مریم
چه شکنجه ی قشنگی می کشی من و تو کم کم
چه تفاهمی تو عاقل دل من مات و دیوونه
درمونم دست چشاته اینم آخرین بهونه
دل تو یه وقتا سنگه یه روزم ممثل بلوری
شبا گاهی قرص ماهی یه روزم یه تیکه نوری
حوصله که داشته باشی دو سه جکله می گی گاهی
اما میلت که نباشه نمی دی حتی نگاهی
چون غروب خیلی قشنگه تو خود غروبی
چی بگم قحطی واژه ست هر چی هست خیلی خوبی
عکس نازت رو گذاشتم گوشه ی سفید دفتر
تا دیگه هیچکی نبینه یکی کمتر باشه بهتره
مث آسمون عجیبی شبی آبی شبی قرمز
ولی هر رنگی که باشی من و دوست نداری هرگز
یه روزی می شی یه دریا فرداش اما مثل کوهی
هر چی که دلت می خواد باش هر جا باشی با شکوهی
پره از اسم قشنتگت صفحه صفحه ی کتابم
به همون تعداد اسما تو ولی دادی عذابم
لااقل خوب شد که لطفی کردی و واسم نوشتی
معنی حرف تو این بود که مطیع سرنوشتی
دلم و دادم به دست تو برای یادگاری
قابلی نداره بردار می دونم دوسم نداری
وقتی که بارون می گیره چشام از عشق تو خیسه
دل برات به قول سهراب زیر بارون می نویسه
تنها آرزوم همینه تا یادم نرفته راستی
کاش یه روز بهم بگی که من همونم که می خواستی